در آستانه‌ی کریسمس، در ازدحام خیابان‌های پرتردد شهر «اُسلو» پایتخت نروژ، اکثر مردم در تب و تاب انجام خریدهای کریسمس هستند. در گوشه‌ای از میدان «اِگِرتورگِت»، یک کنسرت خیابانی کوچک برپاست. بانیِ این کنسرت، یک بنیاد خیریه‌ی بین‌المللی موسوم به «سپاه رستگاری» است که گرایشات مذهبی و مسیحی دارد. در سرمای شدید هوای زمستان و در میان سر و صدای بلند موسیقی، ناگهان صدای شلیک یک گلوله در فضا طنین‌انداز می‌شود و اندکی بعد یکی از دست‌اندکاران برپایی کنسرت نقش بر زمین می‌گردد. گلوله به سرِ مردِ بر زمین افتاده اصابت کرده و جان او را می‌گیرد. در هیاهوی کنسرت، قاتل مرموز، بدونِ بر جای گذاشتن هر گونه رد و نشان، از صحنه‌ی جرم می‌گریزد و تنها تعدادی سؤال بی‌جواب برای پلیس شهر اُسلو باقی می‌گذارد. در تحقیقات اولیه مشخص می‌شود که هیچ یک از حاضران انبوه صحنه‌ی قتل، چهره‌ی قاتل را به درستی ندیده‌اند؛ هیچ سرنخ مهمی پیرامون هویت قاتل وجود ندارد؛ از همه مهم‌تر، انگیزه‌ی قاتل برای ارتکاب جرم کاملاً مجهول و نامشخص است.

در این میان، کارآگاه هری هول به عنوان مسئول رسیدگی به پرونده‌ی قتل وارد کارزار می‌شود و عزم خود را جزم می‌کند تا به هر نحو ممکن مجرم را دستگیر کند. پیگیری‌های کارآگاه، او را به میان پناهندگان جنگ و مهاجران کُروات می‌فرستد. بعدتر، حتی پای او به یکی از شهرهای کرواسی به نام «ووکُوار» باز می‌شود؛ شهری که در درگیری‌های منجر به تجزیه‌ی کشور یوگسلاوی شهری جنگ‌زده بوده و هنوز هم از عوارض دوران جنگ رنج می‌برد.

در جمع‌بندی تحقیقات، یک کلیدواژه بیش از سایر کلید‌واژه‌ها توجه هری هول را به خود جلب می‌کند: «منجی کوچک». اما به راستی منجی کوچک کیست و نقش او در پرونده‌ی قتل میدان اگرتورگت چیست؟ هر چه روند تحقیقات بیشتر پیش می‌رود، جنبه‌هایی جدیدتر و عجیب‌تر از شخصیت منجی کوچک بر کارآگاه هری هول آشکار می‌شود. هول به مرور در می‌یابد منجی کوچک خصوصیات فردیِ شگفت‌انگیز و خارق‌العاده‌ای دارد و به هیچ وجه یک انسان عادی نیست؛ با این حال، کارآگاهِ کارکُشته‌ی داستان هنوز با سؤالات زیادی پیرامون هویت منجی کوچک و نحوه‌ی ارتباط او با پرونده‌ی قتل مواجه است.

اما منجی کوچک تنها دغدغه‌ی فکری هری هول نیست. با پیشبرد تحقیقات، کارآگاه هول متوجهِ وجودِ یک سری روابط غیرعادی در بین اعضای تشکیلات سپاه رستگاری می‌شود. از دیگر سو، معمای قتل مدام جوانب و زوایای تازه پیدا می‌کند و هر لحظه بر پیچیدگی آن افزوده می‌شود. رفته‌رفته پای چهره‌های جدید به پرونده‌ی قتلِ میدانِ اگرتورگت باز می‌شود و در ادامه، تعدادی قتلِ مرموزِ دیگر نیز حادث می‌گردد. حالا دیگر کارآگاه هول صرفاً با یک پرونده‌ی قتل مواجه نیست؛ او اکنون باید پرده از اسرار چندین پرونده‌ی قتل بردارد.

جدای از دغدغه‌های حرفه‌ای و پلیسی، هری هول با چالش‌های زندگی شخصی خود نیز دائماً دست به گریبان است. او ذاتاً انسانی پرحاشیه است و به خاطر ویژگی‌های خاص شخصیتی خود، در بین نزدیکان و همکاران خود چندان خوش‌نام و محبوب نیست. با وجود تمام این مشکلات و مسائل، باید دید آیا هری هول می‌تواند معماهای پیچیده‌ی مطرح شده در کتاب «منجی» را حل کند؟ نحوه‌ی تعامل او با مشکلات چگونه خواهد بود؟ قاتل یا قاتلان چه کسانی هستند؟ «منجی کوچک» چه هویتی دارد و فرجام او چه خواهد شد؟ نقش مهاجران کروات در پرونده‌های قتل‌های شهر اُسلو چیست؟ تشکیلات «سپاه رستگاری» چه اسراری در دل خود نهفته دارد؟

چنانچه مشتاق شده‌اید پاسخ سؤالات فوق را بیابید، مطالعه‌ی کتاب پُرکُنش و جذاب «منجی» را به شما عزیزان توصیه می‌کنیم. رمان منجی علاقه‌مندان داستان‌های جنایی و پلیسی را با یک دنیای جدید آشنا می‌کند؛ دنیایی سرشار از هیجان، ماجراجویی، تعلیق، معما، جنایت، تعقیب و گریز، روابط پیچیده‌ی انسانی، چالش‌های اخلاقی و.... مختصات این دنیای جدید شاید برای طرفداران و دنبال‌کنندگان سری کتاب‌های هری هول کمی آشنا باشد ولی قطعاً برای کسانی که تاکنون مجال مطالعه‌ی این کتب را نیافته‌اند تازگی و جذابیت فراوان دارد. از دیگر سو، به افرادی که مشتاق خواندنِ این کتاب شده‌اند می‌توان این نوید را داد که در روند پیگیری خط داستانی کتاب، هر لحظه باید منتظر وقوع یک اتفاق خاص و ویژه باشند. علی‌الخصوص، نمی‌توان از پایان‌بندیِ غیرمنتظره و حیرت‌آور داستان به سادگی گذشت. بدون شک مخاطبان از فرجام قصه‌ی کتاب شگفت‌زده خواهند شد.


همچنین خبر چاپ شده درباره کتاب منجی در سایت ایبنا را بخوانید