تام كانتی كوچكترين پسر خانواه ای گداست كه همه عمر رويای زندگی در قصر پادشاه را در سر داشته است. يك روز  هنگام پرسه زدن اطراف قصر توسط نگهبانان دستگير می شود.اما شاهزاده ويليام وليعهد پادشاه انگلستان او را نجات داده و به داخل قصر می‌برد.بعد از تعويض لباس‌هايشان به دليل شباهت ظاهری بسيار زياد آن دو به همديگر نگهبانان شاهزاده را از قصر بيرون می كنند و ناخواسته جای آن ها عوض می‌شود. اشراف و كاركنان دربار با ديدن رفتار تام فكر می‌كنند او بيمار شده و رو به ديوانگی است. شاهزاده ادوارد هم بعد از سپری‌كردن يك شب خيلی سخت در خانه‌ی تام به اين نتيجه می‌رسد كه از دست پدر دزد و حيوان صفت او فرار كرده و به قصر برگردد. در اين تعقيب و گريز با سرباز نجيب زاده ای روبرو می شود كه می خواهد به او كمك كند. خبر مرگ پادشاه هنری هشتم...